۱۳۹۰ آبان ۱۴, شنبه

سالها پیش، نمی دونم از کجا! یه آویز گردنبند خریدم که روش نوشته بود الله! سالهاست که گمش کرده بودم. مدتهاست که ایمانی ندارم. شاید دیگه باوری  هم برام باقی نمونده باشه. دیروز خیلی حالم بد بود. با اینحال رفتم کادوی تولد برای یکی از دوستانم بگیرم که همین امروز فردا پست کنم. وقتی کارتم رو در اوردم که حساب کنم. یه چیزی با صدای بلند از تو کیفم افتاد و حدود 10 ثانیه قل خورد دور خودش و من فکر می کردم یه سکه است. فروشنده دست برد و دادش به دست من. گرفتم و حس کردم که سکه نیست نگاهش کردم و دیدم که همون گردنبنده! لعنتیییییییی

دوباره خواب دیدم داره نفرین می کنه! می ترسم از همتون ........... راحتم بزاریم ...........................