۱۳۸۸ اسفند ۱۲, چهارشنبه

دلم می گیره برای زنان کشورم. بیشتر از همه اونایی که حق خودشونو نمی شناسن. اونایی که سهمشون از زندگی فدا شدن بوده. اونایی که یه عمر کار کردن . سوختن و ساختن. . دلم می گیره برای زنانی که محرومیت های فردی خود خواسته رو به محرومیت های اجتماعی این رژیم کثیف اضافه می کنن. وقتی که غریبه ای می بینن به بهانه شرم و حیا گره روسری که مثل گره دار می مونه رو محکم تر می کنن و چشم هیز مردای بی شرف عمق نگاه بیشترو بیشتر . دلم می گیره برای همه مادرانی که زادن پسر رو به زادن دختر تر جیح می دن. دردناکه وقتی تبعیض در بدیهی ترین قوانین بشری بین زن و مرد وجود داره. وقتی مادر در قانون کثیف آخوندی و اسلامی ارزشی نداره . میشه تموم بشه این تبعیض ها؟ می شه قوانین مربوط به زن مرد جای خودش رو یه روز با قوانین انسانی عوض کنه؟ می شه روزی بشه که انسانیت با معیاری جز جنسیت سنجیده بشه؟
میشه؟ میشه؟؟؟؟؟؟
به روز جهانی زن نزدیک میشویم. و تو چه می دانی که زن چیست ای ابله مرد متعصب بی مخ!!
پی نوشت: لطفا تبریک نگویید!
این چهارشنبه سوری فکر منو بدجوری مشغول کرده!