۱۳۹۰ مرداد ۶, پنجشنبه

نوشته های روزانه
1. دیروز!!!

هر جا می رفتم آخر خیابون رو دریا می دیدم. اما نمی رسیدم. نزدیک که می شدم یا می پیچیدم بر خلاف اون دریا یا دریایی درکار نبود. اما به محض پیچیدن خیابون روبرو برام باز همون حس رو داشت. انگار که آخرش دریا داشت.
خیلی اینور اونور رفتم اما به هیچ آبی نرسیدم.
شده این روزای من. به جایی نمی رسم!

2. همین الان
عوض شدم. دیگه اجازه نمی دم هر کاری خواستن بکنن یا هر حرفی رو خواستن بزنن. آخرین فرصت رو دادم. از این به بعد بزنین 3 تا می خورین.
از این به بعد اینجا می نویسم. بعد توضیح می دم چرا.

۱۳۹۰ تیر ۲۴, جمعه

این که دیگه تظاهرات و اعتراض و این چیزا نیست که از همه طرف لباس شخصی بریزه . یکی و تا ماشین وایساده و زنان بی پناه رو می گیرن. غیرت مردم کجا رفته. واقعا شما ببینین هر لحظه چند نفر مثلا از میدون ونک رد می شه. 5 درصد اونها هم دست به کار بشن می تونن گشتی ها رو فراری بدن. علت بی تفاوتی مردم چیه؟ ترسه؟ بی غیرتیه؟ بی حالیه؟ هی می گیم ملت ملت. هی می گیم مردم بزرگ و با فرهنگ و متمدن ایران. هی می گیم رژیم ما کثیفه. کو پس اون مردم؟ دختران بالاترینی. مطمین هستم که هر کدوم از ما روزی به روزگاری برای یه بار هم که شده افتادیم دست اینها. حداقلش این بوده که تذکر بی ادبانه و توهین آمیزی بهمون دادن. کدومتون یادتونه که حتی یکی و یکی از این مردم باغیرت و همیشه در صحنه کوچکترین اعتراضی کرده باشه؟
یاد گرفتیم که همه مشکلاتی رو داریم بندازیم سر رژیم. خودمون چه کار کردیم. این بی غیرتی و سیب زمینی وارانه عمل کردن اگر ساپورت کردن رژیم نیست پس چیه اسمش؟ اونوقت می شینیم می گیم این رژیم چرا سرنگون نمی شه. برادر گرامی خواهر گرامی. دوست گرامی. با توام با خودم هستم هر یک از ما بنوعی این حکومت رو داریم حمایت می کنیم.

۱۳۹۰ تیر ۲۱, سه‌شنبه

و خدایی که کمی گمشده است...........

سالهاست می کشند و می دزدند و غارت و تجاوز می کنند به نام تو. در اندورنی چنانند و در بیرونی چنین. به نام تو آبرو می برند و آبرو می سازند. به یاد می آورم سالها پیش می گفتدن که روزی جواب خواهند داد. 30 سال گذشت و به نظر که ایران ویران تر از پیش و مردم خوی و خصلت این هیولا را گرفته اند و به آن خو کرده اند. و خدا سی سالیست که در این سرزمین گمشده است ....

۱۳۹۰ تیر ۱۹, یکشنبه

چرا فرصتی مثل 18 تیر رو به آسونی از دست دادیم؟

در زمانی که اختلاف خامنه ای و احمدی نژاد بالا گرفته. کشورهای منطقه ای یک به یک دیکتاتورهای خود شون رو سرنگون می کنند. همپیمانان شروری مثل حزب الله و سوریه اوضاع مناسبی ندارند، فشار تحریم ها بر جمهوری اسلامی بیش از هر زمان دیگریه، موج گرانی و نا امنی بیداد می کنه، چرا ما متحد نبودیم؟

چرا از چندین ماه پیش برای همچین روزی آماده نشدیم؟ چرا انتقادها رو جدی نگرفتیم؟ چرا حتی کارهای بی خطری مثل اسکناس نویسی و تلفن و ... رو جدی نگرفتیم؟ به جای این آمادگی برای همچین روزی می رفتیم تو تاریخ می گشتیم دنبال محکوم کردن طرف مقابلمون و هزار کار ناقابل دیگه.

یه قولی به خودمون بدیم از حالا. انتخابات مجلس رو براشون زهر کنیم. اطلاع رسانی کنیم. نزاریم مردم شرکت کنن، بازیهای الان رو جدی بگیریم که به نظر تماما برای گرم کردن تنور انتخابات مجلسه. رو دست نخوریم.
عیبی نداره اگه اشتباه کردیم. اشتباهاتمون رو قبول کنیم و پذیرای نقد سالم باشیم. با تمام توان روی آگاه کردن مردم عادی و شهرستانها ی کوچک باشیم. هر کدوم از ما می تونه نقش بزرگی در پیروزی داشته باشه. یه کم از حضورمون در دنیای مجازی بکاهیم و ارتباطمون و با کسانی که دسترسی به اینترنت و ماهواره ندارن بیشتر کنیم. ویدیوهای جنایات رژیم رو به دورترین نقاط کشور برسونیم. کاری کنیم کارستون. فکرامون رو رو هم بزاریم ببینیم بهترین روشهای اطلاع رسانی به مردم عادی چیه. ایده ها رو در فضای مجازی بگیم و در دنیای واقعی پیاده کنیم. می تونیم. باور کنیم خودمون رو ...

۱۳۹۰ تیر ۱۴, سه‌شنبه

می شه برای یک بار هم که شده تو این سی سال یه بار خودمون یه حرکت حساب شده و با تدبیر رو انجام بدیم؟ می شه یه بار هم که شده خودمون رهبر خودمون باشیم؟

18 تیر نزدیکه. اسکناس نویسی. دیوار نویسی. ایمیل. تلفن. اس ام اس. اعلامیه رو فراموش نکنیم. نه برای نشان دادن اعتراض بلکه هدف رو بزاریم سرنگونی. تجمعات پراکنده نداشته باشیم. همه رو یه جای کلیدی دعوت کنیم. مثلا ولی عصر روبروی جام جم. یا میدون آزادی و یا مقابل دانشگاه تهران. شهرستانها هم دوستان دست بکار بشن. محلهای تجمع رو از همین الان اطلاع رسانی کنیم
آیا می تونیم؟

۱۳۹۰ تیر ۱۱, شنبه

حالا یه سوال جدید:
اگه ما به 30 سال قبل برگردیم و تنها و تنها دو گزینه داشته باشیم. اما اینبار بخوایم نوع حکومت رو مسالمت آمیز انتخاب کنیم. به کدامیک رای میدیم:

حکومت پادشاهی به رهبری محمدرضا پهلوی
حکومت جمهوری اسلامی به رهبری خمینی

؟؟؟؟
جماعتی هستیم لنگه نداریم. یه روز خاتمی قهرمانه یه روز بزدل و ترسو. یه روز حسن خمینی می شه حامی جنبش سبز یه روز یادمون مییاد طرف نوه خمینی دجاله. یه روز سرتاپای خمینی رو به ... می کشیم . یه روز از وسط حرفای بی سرو تهش برای خودمون یه جمله درمیاریم که به نفعمون باشه. یه روز کامبیز حسینی میشه رهبر مون. یه روز میشه دلقک بازاری. یه روز رفسنجانی میشه ناجیه جنبش سبز و یه روز میشه دزد و رفیق قافله. یه روز مسعود بهنود میشه بهترین روزنامه نگار و فهیم ترین اونها یه روز میشه مواجب بگیر حکومت. آره با خودمون هستم چرا دنبال کسی دیگه میگردیم. با خودمون که لینک گفته های کامبیز حسینی میشه بهترین لینک روز. با خودمون که دنیای واقعیت و مجازی رو قاطی کریم. با خودمون که واقع بینی. انتقاد و نقد سالم مثل فحش واسمون. با خودمونی که خیلی گزینشی به مسایل نگاه میکنیم. مسایل 50 سال پیش رو چنان با آب و تاب تحلیل میکنیم و از دیکتاتوری شاه فغان راه میندازیم. اما اجازه نمیدیم که حرفی از دست داشتن بعضی ها در جنایات ج.ا زده بشه. واقعیت ها رو دروغ می پنداریم و دورغ های بعضی ها رو خیلی راحت به روی خودمون نمی یاریم اول خودمون رو اصلاح کنیم خیلی بهتره . در حال حاضر رفتار ما بزرگترین ساپورت کننده رژیم جمهوری اسلامیست. اصلاح را از خودمون شروع کنیم